جای تنگ...



سیم نوشتنو قطع کردیم
پرده ی فهممون خورد
به گلا آب ندادیم
ریشه ی عزتمون خشکید
فرداش همه یادشون رفت
جوری که انگار خودمون سرشو گرد کردیم
که کردیم
ولی فرداش
نه به موقعش/

صدامون در نیومد
جا مونم موند رو دیوار
دندمونم نرم بود شاید
فقط گوش کردیم و تف
به گور اون لحظه ای که توش فکر کردیم بهتر از ما ام هست
که نبود
یعنی فرقیم نمی کرد
یعنی فرقیم نمی کردیم
به گور بابای اتفاق
به سلامتی خودمون که شدیم مرحله ی قبل
فقط تف کردیم و گوش
صدامونم در نیومد
که اومد
الو/ /

یه کم دیر گیر که هستیم
خنگ؛ شاید
دیرم دیرای قدیم
دنیا رو آب برد
گفتن
نفهمیدیم
لباسا رو شستن و آویزون کردن
تو اون تنگی جا
ما ام خندیدیم و وایسادیم تا خشک شن
بعدشم مث بچه آدم پوشیدیم و رفتیم
انگار که سگ
وقتی برگشتیم دیدیم چیزی نیست که بوده باشیم
دیدیم دیدنی نبود
یا باس گوش کرمونو وا می کردیم
یا فرقشو می کردن تو چشمون
که کردن
ما گفتیم ما رو که همون اول کشتن
شما ام بگو آره/ / /


1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

:)

October 22, 2010 at 7:39 AM  

Post a Comment

<< Home

کام اول
رابطه
خاطره
گذشته
هم کام
صاحب مکان